وقتی سید علی مشروعیت بر باد رفته را گدایی میکند: نباید بین کسانی که رنگ لباسشان با ما یکی نیست، دیوار بکشیم!
جون 23, 2010
آنان که هیچ بودند، آنان که کف روی آب بودند، آنان که خس و خاشاک بودند، آنان که اغتشاشگر و آشوبگر بودند، آنان که حرمت شکن بودند، آنان که فتنهگر بودند، آنان که عامل بیگانه و صهیونیست بودند، و آنان که بزرگی وقاحت یک دیکتاتور را دیدند و ناباورانه باز هم راهپیمایی سکوت کردند، حالا بیایند، بیایند که امروز زمان وحدت و اتحاد است! سید علی امروز پس از یک سال خونین، در صحبت هایی از وحدت در جامعه و ضرورت اتحاد و نراندن افراد با نظرات دیگر گفت. خامنهای که به نظر میرسید پس از انتقادات گسترده نسبت به ادبیات به کار رفته از سوی او در مراسم 14خرداد، کلمات را شمرده شمرده و با وسواس خاصی کنار هم میگذاشت، گفت که «نباید بین کسانی که رنگ لباسشان با ما یکی نیست، دیوار بکشیم» او که گویی به هنگام سخنرانیها، کارنامه سیاه اعمال خود و حامیانش را به یک باره از یاد میبرد، در ادامه گفت: «ظلم بد است.» !… و سوالی که بار دیگر در اذهان نقش بست این بود که به راستی سید علی با که از وحدت سخن میگوید و با که میخواهد متحد باشد؟ با خانواده سهراب ها یا خانواده زیدآبادی ها؟ با خواص مردود یا با خانواده بزرگ ملت سبز؟ … شاید درستتر این است که بگوییم امروز پس از یک سال تکیه بر سر نیزه، باز هم علی تنها مانده بود و حوضش. امروز دیکتاتور با تمام وجود مشروعیت بر باد رفته را گدایی میکرد.
خبر آمد در نمایشی مضحک به صحنه گردانی صادق لاریجانی، علی خامنه ای با عفو تعدادی از بازداشتشدگان وقایع پس از انتخابات موافقت کرده است. باید خوشحال بود که شیر زنان و آزاد مردانی از دست ضحاک زمانه خلاص می شوند، و باید خون گریه کرد بر حکومتی که در آن ظالم، مظلوم را عفو می کند. حکومتی که مردم خود را میکشد و به وقیحانه ترین حالت ممکن در صدا و سیمایی که با پول همان مردم میچرخد، بر ضد آن مردم دروغ و تهمت می بافد. حکومتی که مردم خود را شکنجه می کند و آنها را مجبور به اعتراف به جرم دگر اندیشی می کند. حکومتی که به زندانیان خود تجاوز می کند، آنها را به وحشیانه ترین شکل ممکن شکنجه کرده و می کشد و بعد اعلام می کند بازداشتگاه غیر استاندارد بوده است!… نه آقای خامنهای، ملت آزاده و سبز ایران به بخشش قاتل خود نیازی ندارد، که بخشش هم، همانند انتصاباتش، نمایشی برای حفظ و استمرار قدرت خویش و اطرافیان دیو سیرت گرداگرد اریکه ی قدرت است.
درخواست صدور مجوز راهپیمایی از سوی کروبی و موسوی – 22 خرداد میدان امام حسین تا میدان آزادی
مِی 31, 2010
در دام جنگ روانی کودتاچیان نیفتیم: حماسه پوشالی 14خرداد برای زهر چشم گرفتن از مردم محیا میشود
مِی 30, 2010
خطبه ای به رنگ خون در پیش رو داریم، مزدوران به تهران گسیل میشوند و گمانهزنیهای متفاوتی در مورد آنچه دیکتاتور خواهد گفت و مقاصد بعدی در پی آن شده است. برخلاف برخی گفتههای احساسی که برخورد با سران سبز یا حصر آنها را پس از خطبهها هشدار دادهاند، گمان نمی رود هنوز عقلانیت در میان سناریو نویسان کودتاچی آنقدر پایین آمده باشد که در روزهای حساسی که تنها جرقهای نیاز است تا حکومت به آتش قهر مردم بسوزد، تصمیم به آتش بازی اینچنین گرفته شود. در عین حال هوشیار باشیم که کمترین بهرهبرداری کودتاچیان از این روز، علم کردن حماسهی پوشالی دیگری به نام حماسه 14 خرداد است تا با شعار و تهدیدهای همیشگی و در پی آن تبلیغات وسیع از صدا و سیما، از بخش نیمه خاموش جنبش سبز به نوعی زهر چشم گرفته و بدین ترتیب با ایجاد جنگ روانی و ملتهب کردن فضا، سبب ریزش حضور سبزها در 22 خرداد و روزهای بعد از آن گردند. فریب شعبدهبازی و طبل توخالی کودتاچیان که در روزهای آینده بلندتر از همیشه به صدا در خواهد آمد را نخوریم و با اطلاعرسانی در میان دوستان و آشنایان، خود را برای حضوری قاطع در سالروز کودتای 22خرداد آماده کنیم.
از: ملت سبــــز ایران // به: سران کرملین
مِی 26, 2010
ممنون از تو دهنی محکمی که به عوامفریب بزرگ جهانی محمود احمدینژاد زدی، اما باید بدانی تا زمانیکه ابزار سرکوب ملت ایران را به رژیم جنایتکار اسلامی میفروشی، باید همچنان منتظر شعارهای ما در کف خیابانها باشی.
کامران دانشجو، وزیر تقلب دولت کودتا، تقلبی بودن مدرک دکترای سرحلقهی باند فساد فاطمی را تایید کرد!
مِی 25, 2010
حکایت عجیبی است در این روزگار عجیب. از اردوگاه کودتاچیان خبر می رسد کامران دانشجو مهره ی سر سپرده ی کودتاچیان که در جریان کودتای ننگین 22 خرداد سال پیش در وزارت کشور، کار دزدی رای های سبز من و تو را به خوبی انجام داد تا بدین ترتیب به پست وزارت علوم دولت کودتا دست یافت، همان که چندی بعد کوس رسوایی تقلبی بودن مقاله علمی اش هم بلند شد، همان کسی که مجدانه در صدد حذف اساتید باسابقه و غیر ملتزم به ولایت فقیه و فشارهای روز افزون به فعالان دانشجویی است، گفته است: «محمدرضا رحيمي، مدرك دكتري ندارد و مدرك ارايه شده از سوي ايشان فاقد صحت و اعتبار است.» و محمد رضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد که پیش تر از سوی خود نمایندگان سر سپرده ی اصولگرا، تشت رسوایی پرونده ی فساد مالیش از بام افتاده بود، تا با حکم حکومتی آن پرونده مختومه شود، اینک رسوایی دیگری را باید پذیرا باشد. دروغ، تقلب، جنایت… دروغ، تقلب، جنایت… به راستی چگونه ایران به دست این نا اهلان، متقلبان، دروغگویان و جنایتکاران افتاد؟ در آستانه 22 خرداد و سالگرد کودتای ننگین سپاه جنایتکار بر ضد ملت ایران، بار دیگر برخیزیم، برخیزیم که به راستی درنگ بیش از این جایز نیست.
به گزارش کلمه، مهدی کروبی روز گذشته به دیدار مهندس موسوی رفت و در مورد مسائل سیاسی و امنیتی کشور در آستانه نخستین سالگرد انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به گفت و گو پرداختند. در این دیدار بر ضرورت تدوین نوشته هایی که به صورت دقیق اتفاق های آن روزها را بیان کرده اند تاکید و گفته شد: روشن شدن آنچه از ۲۲خرداد تا کنون اتفاق افتاده است برای پیشرفت جنبش سبز و نشان دادن مسیر حق جویی و حق طلبی ملت بسیار مهم است. در این جلسه همچنین تصمیم گرفته شد تا در صورت دادن مجوز راهپیمایی،در سطح ملی مردم به شرکت در این راهپیمایی دعوت شوند و در غیر این صورت برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی با تنوع و تکثری که شبکه های اجتماعی دارند به صورت مسالمت آمیز جریان اطلاع رسانی صورت گیرد. همچنین کروبی و موسوی ضمن تاکید بر بیهودگی مقابله خشونت آمیز با جنبش سبز و گسترش امواج سبز اگاهی علیرغم همه محدودیت ها، اتفاقات یک هفته اخیر در دانشگاهها را نشانه ای از بی اثر بودن ضرب و زور در برابر مطالبات به حق مردم دانسته و تصریح کردند مردم به دنبال حقوق تصریح شده انسانی در قانون اساسی و خواهان انتخاباتی غیر گزینشی و آزاد و نیز خواهان ازادی رسانه ها و آزادی زندانیان سیاسی هستند.
متن کامل گزارش دیدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی را در کلمه بخوانید.
به گزارش سحام نیوز، مهدی کروبی در بخشی از نامه ی اخیر خود به آیت الله موسوی اردبیلی، در پاسخ به تهدیدهای اخیر دادستان تهران، می گوید: «اینکه در روزهای اخیر دادستان محترم تهران برای توجیه اقدام تشکیلات قضایی در رابطه با اعدام ۵ نفر از شهروندان ایرانی و در پاسخ به مواضع کاندیداهای معترض انتخابات و بهویژه در رد سخنان نخستوزیر زمان امام به سال ۶۷ اشاره کرده و اعلام میکند که چرا آقای موسوی در آن زمان به اعدامهایی که با حکم حضرت امام صورت گرفت اعتراض نکردند. ایشان همان حرفی را میزند که دشمن میگوید. تاکنون کسی در این باره این گونه حرف نزده است، چرا که تاکنون هیچگاه ریز آن قضایا بررسی نشده و چرایی آن مشخص نیست و هنوز ماجرا در ابهام قرار دارد و معلوم نیست که تا چه اندازه امام در این ماجرا دخالت داشتهاند و به نظر میرسد که ایشان برای توجیه عملکرد فعلی دستگاه قضایی در این شرایط چنین مسائلی را بیان میکند. اگرچه هدف اصلی وی از این صحبتها تهدید متعرضین به روش حکومتداری آقایان است اما غافل از آنکه کسی که وارد این صحنهها شده این تهدیدها برایش ارزشی ندارد و هراسی در ادامه مسیر و هدف به خود راه نمیدهد.
متن کامل نامه مهدی کروبی را در سحام نیوز بخوانید.
محمد نوری زاد را در اوین به قصد کشت زدند/ بینایی نوری زاد بر اثر ضربه مغزی مختل شده است/ نوری زاد در اعتصاب کامل غذا
مِی 20, 2010
به گزارش کلمه، ماموران زندان اوین محمد نوری زاد نویسنده و کارگردان دربند را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند. به گزارش خبرنگار کلمه، روز سه شنبه محمد نوری زاد را به بهانه ی هواخوری از سلول خارج کرده اند و سپس ۵ نفر از عوامل امنیتی اوین بر سر وی ریخته و به قصد کشت او را کتک زده اند. به طوریکه ضربه شدیدی که به سر او وارد آمده است توسط پزشک زندان ضربه مغزی تشخیص داده شده است.بر اثر این ضربه بینایی وی مختل شده است. نوری زاد بعد از این عمل غیر اخلاقی و غیر قانونی ماموران زندان اوین از سه روز پیش در اعتصاب کامل آب و غذا به سر می برد. وی در ملاقات کابینی به خانواده خود گفته است اگر وضعیت به همین منوال باشد زنده نخواهد ماند. همچنین نوری زاد پس از ضرب و شتم از سلول دو نفره اش دربند ۲۴۰ به دخمه ای بی نور و بدون جریان هوا و همچنین سرویس بهداشتی منتقل شده است. محمد نوری زاد سه نامه به رهبر و همچنین رئیس قویه قضائیه نوشته بود که آنها را در وبلاگش منتشر کرد و در پی آن به اتهام توهین به رهبری و رئیس قویه قضائیه از ۳۰ آذر ۱۳۸۸ در بازداشت به سر می برد . وی چهارمین نامه خود به رهبری را از داخل زندان اوین نوشت. دادگاه در حکم بدوی برای این هنرمند ۳ سال و نیم حبس به علاوه ۵۰ ضربه شلاق تعیین کرده است.
موسوی: مطالبات مردم گسترش پیدا کرده، اما جنبش سبز در مسالمتآمیز بودن خود، ثابت قدم است
مِی 12, 2010
به گزارش جرس، میرحسین موسوی امروز در دیدار با خانواده جمعی از زندانیان سیاسی، با اشاره به تغییر اهداف 22 خرداد، گفت: » آن اهداف ناشی از مسئلهای بود که در آن زمان اتفاق افتاده بود و مردم برای پس گرفتن رای خود به صحنه آمدند. وقتی با آنها برخورد شد و مردم مساله را شکافتند و بررسی کردند، مطالبات مردم، نه به حالت تصادفی و یا عصبانیت، بلکه به دلیل تجزیه و تحلیلهایی که در جامعه اتفاق افتاد، گسترش پیدا کرد.» وی تاکید کرد: «حرکت ما حرکتی مسالمتآمیز است، دنبال خشونت نیست و با گذشت یکسال از پا گرفتن این جنبش، میتوان قضاوت کرد که ثابت قدم بودن جنبش در عدم خشونت تا چه اندازه مهم است. این جنبش با ترور و کشتار از ابتدا مخالف بود؛ چرا که این جنبش، جنبشی عمیق و گسترده است.» موسوی همچنین با اشاره به اینکه این جنبش با کلام و منطق پیش میرود اعلام کرد: «ما نه اسلحه داریم و نه میخواهیم که داشته باشیم. تروریستها را هم متعلق به هر گروه و قوم و قبیله و فرهنگی باشند محکوم میکنیم. ما با کلام به میدان آمدیم. با شعار رای من کجاست. ما با منطق آمدهایم و هر چقدر روی منطق بایستیم وزنه را به سمت جنبش سنگینتر میکنیم. سرمایهای که ما داریم ایستادگی روی همین مطالبات با تمام قدرت است.»
وی ادامه داد: «مردم متوجه شدند که اشکالاتی در جامعه وجود دارد که یکی از این اشکالات، باعث شده تا به خیابانها بیایند و یکی شوند. برای اجماع نسبی این جمع عظیم مردم، اجرای بدون تنازع قانون اساسی را مطرح کردیم که تعداد زیادی بتوانند با هم یکی شوند.» وی توصیه جنبش سبز به حاکمیت را کنار آمدن با مردم دانست و افزود: «ما انتظار داشتیم حکومت قبل از همه به فکر خانوادههای زجر کشیده باشد و پیگیر جنایات انجام شده وگرنه در حالی که یکی را به اسرائیل نسبت دهند و یکی را به امریکا فقط مشکلات کشور را زیاد میکنند. قرار نبود که ما بر مردم حکومت کنیم. قرار بود مردم حکومت کنند. قرار بود جابه جایی ها به خواست مردم و به صورت مرتب در کشور اتفاق بیفتد. باید ترسید از موقعی که فکر شود راه حل در سرکوب ادامه فشارها و بستن فضا است.»
متن کامل گفته های امروز میرحسین موسوی را در جرس بخوانید.